عاشق که میشوی

نویسندگان مطرح دنیا میگویند: نباید از کلماتی مانند "شاید" ، "به گمانم" و برخی کلمات اینچنین در پست های خود استفاده کنیم زیرا مخاطب به این نتیجه میرسد که شما تحقیقی نکرده اید و خود به گفته تان اطمینان ندارید . 

حالا شما این "شاید" را "حتما" بخوانید زیرا چاره ای برای عدم استفاده از آن پیدا نکردم. 

شاید آخر عاشقی، سکوت باشد . 

روزهای واپسین عمر حضرت زهرا سلام الله علیها نمونه ای از آن است که انسان متحیر میشود . 9 سال در خانه امام بوده و راز نگویی نداشته و تمام حرف ها را در قالبی زیبا به حضرتشان گفته اند. از نداشتن هایی که اعتراضی بر آن نبوده، از گرسنگی هایی که کار را به رهن چادر رسانده و زندگی فاطمه سلام الله علیها پر است از این صحنه ها. 

حالا بعد از شهادت پیامبر علیه السلام چه اتفاقی افتاده که مهر سکوت بر لبان فاطمه سلام الله علیها نشسته . 

شاید انتهای عشق اینجا باشد، شاید ستون فقرات مولا همان مقدار را که از جنگ خانگی دیده برایش کفایت میکند و ما بقی را باید با سنگ غسالخانه به تماشا بنشیند. 

دختر نبی اهل سکوت نیست او اهل سقیفه و تمام انصار و مهاجرین را در خطبه اش متهم به بیعت شکنی میکند و کسی نمیتواند کلمات درست فاطمه سلام الله را نفی کند الا ... 

آری الّا آنکه بعد از آن خطبه آهنین روضه ای را برای محبین حضرت به جای گذاشت که اگر روزی فرزندمان را جلوی چشمانمان سر ببرند برای ما آسان تر است از شنیدن آنکه دختر پیامبر را با روباه ... 

آری عاشق که میشوی سکوت همدمت میشود. زخم هایت را باید کنیزت بشنود و دردهایت را به دعا تبدیل میکنی و شب تا صبح برای کسانی که سکوت کردند دعا کنی.

آری عشق است که درد شکستگی پهلو و ورم بازو را مخفی میکند. آری عشق است که بدن رنجورت را روی مرکب نگه می دارد تا هر روز قبل طلوع آفتاب به خانه انصار و مهاجرین بروی و برای هدایت مردم تلاش کنی . 

اصلا به امام  رساندن آرزوی فاطمه سلام الله است.خانم میخواهد به آقای مهربان کوچه های شهر که صدای خش خش کیسه نان و خرمایش قشنگترین ملودی آسمانیهاست برسیم.