وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

خوشحالم تورو دارم حسین جان

آخرین مطالب

کرونا، باران، روضه

سه شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۰۶ ق.ظ

این شب ها که قرار است در فضای باز به عزاداری بپردازیم خدا نیز امتحانات دیگرش را رو کرده است. البته این خود امتحانی بس دشوار بود. بخصوص برای کسانی که سال ها در مکانی بسته و با سبک و سیاق خود برنامه گرفته اند و حال مجبورند در محیطی باز و در انظار به عزاداری بپردازند. 

حکایت این روزها حکایت چند امتحان در یک روز برخی از دانشگاه هاست. انگار دروس تداخل امتحان دارند. البته کار خدا همیشه روی حساب و کتاب است و هیچ اما و اگری هم ندارد. (البته انسان هر لحظه و در هر امتحانی که قرار دارد چند امتحان همزمان را تجربه میکند).

وسط این گیر و دار کرونا و اجبار بر برگزاری مراسم در خارج از فضای بسته، باران هم امتحانی است که خدا خواسته جزء آیتم های امتحان خود قرار دهد. دیشب ابتدای روضه، مسئول هیات به خقیر تذکر دادند مردم در باران هستند و خلاصه ش کن. ما کار خود را کردیم و بندگان خدا زیر باران روضه را مفصل گوش دادند و سینه را هم محکم کوبیدند و بدون پذیرایی راه منزل در پیش گرفتند. 

مردم برای امام حسین خود هر کاری می کنند، باران که چیزی نیست. البته ناگفته نماند تصاویر هیات و مساجد دیگر را نیز دیدم و جویای احوالات مردم در برنامه های آن ها نیز شدم که با همین عکس العمل مردم همراه بود. یعنی باران به آن شدت مردم را از عزاداری برای سیدالشهدا منصرف نکرد. 

یک خط روضه؛  در کتاب مثیرالحزان آمده: 

لَمّا اُثخِنَ [الحُسَینُ علیه السلام ] بِالجِراحِ ولَم یَبقَ فیهِ حَراکٌ ، أمَرَ شِمرٌ أن یَرموهُ بِالسِّهامِ .
مثیر الأحزان : هنگامى که حسین علیه السلام از شدّت جراحات ، زمینگیر شد و دیگر توانِ حرکت نداشت ، شمر ، فرمان داد که او را تیرباران کنند .

قدری تحلیل کنیم همین یک خط روضه را؛ ارباب ما در میدان بی رمق افتاده بود و توان حرکت نداشت. امام در چند نوبت تیر باران شده، یکی از آن ها زمانی اتفاق افتاده که جانی برای حضرت نمانده بود. در دفعات گذشته لشکر با فاصله امام را مورد هدف قرار می داد و امکان به هدف نشستن کمتر بود. اما این بار امام در احاطه کامل قرار گرفته. قدرت دفاع ندارد. زره از هم پاشیده است. نیزه و شمشیر و سنان، زره را از حالت اصلی خود خارج نموده. 

در کتاب الفتوح برای این لحظات میخوانیم: 

وَالسِّهامُ تَقصِدُهُ [أیِ الحُسَینَ علیه السلام ] مِن کُلِّ ناحِیَةٍ ، وهُوَ یَتَلَقّاها بِصَدرِهِ ونَحرِهِ
تیرها از هر سو به طرف حسین علیه السلام مى آمدند و به گلو و سینه او مى خوردند. 

امام دیگر توان کندن تیرها را ندارد. چند باری برای کندن تیرها تلاش کرد. امام خون زیادی از امام رفته است. در حالتی نشسته بدن را صاف کرد. تیر را که از به گلو نشسته بود و از پشت گردن تا حدودی خارج شده بود را بیرون کشید... سنان بن انس نخعی آمد. 

  • محمد برزین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی