از خواندن خسته شده ام

دوشنبه, ۱۳ آبان ۱۴۰۴، ۰۴:۱۳ ب.ظ

یکی از چیزهایی که اکثر آنهایی که خلوت های طولانی را تجربه کرده اند خسته شدن از این تکرار است. تکرار دیدن کلمات. تکرار حرف های دیگران تکرار نشستن پای حرف هایی از دنیاها و نگاه های متفاوت. خسته کننده است. ساعت های متمادی نشسته است. خوانده و خوانده و خوانده. هر چقدر کتاب جدانشدنی. هر چقدر اثر تاثیرگزار. بالاخره مغز هم ظرفیتی دارد. نیاز دارد کمی استراحت کند. کارخانه سیمان که نیست که شبانه روزی کار کند.( این نکته برای ورود داده است. اشتباه برداشت نشود.)

شما با خوانش هر کتاب دادهایی را وارد مغز می کنید. مغز درگیر می شود. پردازش می کند. مرکز کنترل. مرکز نگهداری. اتاق فرمان. دفتر چالش احساسات و عواطف. مرکز سوخت رسانی. تیم توزیع و پخش. همه و همه درگیر می شوند. مهر و ماه و مه و خورشید و فلک درکارند تا تو کتاب بخوانی و اثرش را در آینده ای نزدیک یا دور احساس کنی.

این زبان بسته نیاز به استراحت دارد. کتابت را ببند. کفشت را پا کن. آسانسور هم سوار نشدی نشدی. از پله پایین بیا. به تماشای جهان چندقدمی طی طریق کند. چند کلامی دیگران را از حضورت مستفیذ فرما . خنده کن تا کرم دندانهایت هم نفسی بگیرند و از آن بوی مشمئز کننده نجات پیدا کنند. گور بابای دنیا. دستی به جیب کن و کیک و ساندیسی نوش جان کن تا معده ت بداند تنها برای دفع گازهای اضافی نیست. گل دیدن را تجربه کن. دیدن را. کشیدن را بگذار برای دیگران. کمی هوای تازه به ریه های بخت برگشته تر از کوذت ت وارد نما.

جمعه ات را چطور گزراندی؟ فقط کتاب خواندم. عذر می خواهم فردای قیامت جواب آن کمرت را چه کسی می دهد؟‌جواب آن چشمان و زانوی خشک شده را که می دهد؟ پاشو. کمی راه برو. بدانی پا داری. دستانت را رها کن. شاید متوجه بشوی این دست کاربرد دیگری جز ورق زدن هم دارد. تو چیزی نمی شوی. نسخه نابودی پیچیده ای برای خودت با این رفتار داعشی در مطالعه.

شب بخیر- محمد برزین- یکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴- ساعت ۲۲:۱۹ – منزل

موافقین ۰ مخالفین ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی