قرار است کتاب و مطالعه از سبد خانواده ها حذف شود. شرایطی که در آن قرار گرفته ایم چیزی غیر این را روایت نمی کند. کتابهایی با کمترین حجم ممکن اندازه سفره شاهانه یک خانواده متوسط قیمت دارند. نویسنده های داخلی که حالا تبدیل به سلیبریتی شده اند و شرایط دیده شدن در رسانه را پیدا کرده اند در اوج این ماجرا قرار دارند. نگاهی به کتاب های جناب حامد عسکری عزیز بندازید. حامد نور چشم است. عزیز است و توانمند و حرفه ای حوزه ی کاری خودش. ولی قیمت پای هر جلد کتابش بیشتر ضریب رسانه ای است و برندی که ساخته است. وگرنه کتاب هایی به مراتب با کیفیت تر و پرحجم تر هستند که قیمتی ناچیز برای خریدار دارند. با این فرمان پیش برویم باید برای بحث تمدن سازی اسم کتاب و آثار آن را حذف و دل به چیزهای دیگری ببندیم.
برنامه های کتاب محور
در کنار سلیبریتی های نویسنده با دسته ای از برنامه ها مواجهیم که در کنار تبلیغ برای مطالعه خوراکی را به مخاطب می دهند که برگرفته از اندیشه های بی پایه و اساس غربی است. سوالی که اینجا مطرح می شود این است که آیا هر کتابی را باید در رسانه ملی تبلیغ کرد.؟اینکه کسی خوب و زیاد کتاب می خواند می تواند بیاید هرچه با فرهنگ و تمدن و اندیشه های این سرزمین منافات دارد را به عنوان کتاب خوب معرفی کند؟مگر تاثیر کتاب برای زندگی کمتر از غذاست؟ برای خوردن یک وعده غذا اگر بخواهیم به رستوران برویم سعی می کنیم این کار را با تحقیق انجام دهیم. چطور می شود کسی که در زمان اغتشاشات بر علیه کشورش و نظام حاکم بر آن در شبکه های اجتماعی مطلب می گذارد سال بعد کتاب هایی به عنوان کتاب خوب به مخاطب میلیونی معرفی می کند. آیا این معرفی ها برگرفته از اندیشه این شخص نیست؟