وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

خوشحالم تورو دارم حسین جان

آخرین مطالب

کار جدید

شنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۱، ۰۷:۴۳ ق.ظ

سرم شلوغ بود. خیلی زیاد. از صبح تا غروب درگیر بودم. کار تمامی نداشت. این جایگاه جدید تمام انرژی رو برای خودش می خواد و اجازه نداده که بتونم مدیریت کنم زمانم رو. وقتی میرسیدم خانه در حد سلام و علیک بودم و باید حتما یک ساعت می خوابیدم تا کمی بازگشت به تنظیمات رو داشته باشم. در این دو هفته دست به هیچ کاری نزدم. نه عکاسی نه طراحی نه نوشتن و نه ... 

مثه جنگ زده ها شدم و حالا فهمیدم که آمادگی دفاع نداشتن یعنی چی. نیاز داشتم کمی فکر کنم تا بتونم مدیریت مشغله جدید رو بدست بگیرم. حالا واقع بینانه تر به ماجرا نگاه میکنم.

دو پاراگراف بالا را خیلی جدی نگیرید. نوشتم که در مسیر نوشتن قرار بگیرم و به عبارتی دست گرمی بود 

اصل ماجرا. 

حدود یک ماه شده که به عنوان سرپرست یک اداره مشغول به فعالیت شدم. اداره ای که کارش نظارت و بازرسی بر عملکرد مجموعه ای بزرگتر است. مجموعه با سابقه ای حدود 50 سال و صنعتی 100 ساله. تا به حال دستور العملی برای انجام امورات بهم داده نشده و چون اداره تا تاسیس هست و سابقه ای در این موضوع وجود نداره جانب احتیاط رو باید رعایت کرد. تمام تلاشم در این یک ماه این بوده که اطلاعاتم رو بالا ببرم و شناختم نسبت به مجموعه رو عمق ببخشم. در این بین باید حواسم به شیطان که کارش راه اندازی شرایطیه که عجله کنم هم باشه . 

هر چی بیشتر میری جلو و بیشتر متوجه قوانین موجود می شی بیشتر می فهمی که چه خبره. قوانینی که وجود داره و رعایت نمیشه یا به علت ندانستن یا قانون گریزی. چیزی که در این مدت به شدت برام جالب بوده اینه که دیگه یک ریال تخلف نیست. دیگه برخورد با کسی که دست درازی به بیت المال کرده یا چیزی رو از مجموعه سرقت کرده اینقدر جدی پیگیری نمیشه و نگاه میکنند به مصلحت. مثلا میگن محمد ولش کن. عددش سنگین نیست. قیمت نداشت. برخورد کنی هم خودت خراب میشی. برخورد کنی نهایتش میره کمیته انضباطی و چون شرایط ویژه داره دوباره برمیگرده و تو میشی آدم بده. برخورد کنی حذفت میکنند و ... 

در این یک ماه همین موارد در سرم داره رژه میره و توانم رو گرفته . هر روز صبح که به اداره میام به خدا میگم درسته من آدم خوبی نیستم و بنده لایقی نبودم ولی توی سیستم اداری سعی کردم انسان باشم و قانون گریزی نکنم کمک کن بتونم محکم واستم و دست از حق برندارم چه بزرگ چه کوچک. 

در اولین نامه و گزارش رسمی برخی موارد رو متذکر شدم. توی گزارشم استناد کردم به بند آیین نامه و قوانین اداری. گزارشی دو  صفحه ای از بازدید میدانی. اما آن چیزی که شنیدم در شان بیان نیست. 

دعا کنید. 

  • محمد برزین

نظرات  (۱)

  • محمد قاسم پور
  • سلام علیکم

    به خاطر همین مشکلات و مفاسده که در هیچ کار اداری دوام نیاوردم. از همه زدم بیرون.

     

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی