در حال جا به جایی هستیم
خدایا! سوالی ذهنم را فرا گرفته و با چکش به جان نورون های مغزم افتاده که آیا این عذاب است که در زمستان، درجه خورشید را بالا می بری و تابستان ما را به باران می بندی یا کلا همه چیز در حال تغییر است ،مانند مردان که زنانه می پوشند و زیر ابرو می گیرند و زنانی که کم مانده با تاپ و شلوارک به خیابان ها سرازیر شوند. خدا چه اتفاقی در حال وقوع است که در زمستان لباس نازک می پوشیم و در تا تابستان چتر باران به سر می گیریم تا خیس نشویم؟ خدا برنامه ات برای ما فست فودی ها (روغن نباتی ها) چیست؟ ما همچنان چاکر و نوکر خودت و پدر و مادری ،برادر، خواهر، فرزند و شریکی که نداری هستیم.
در دعایی که یکی از دوستان طلبه ام آن را در اینستاگرامش قرار داده، نوشته شده بود: خدایا تابستان ما را تابستان و زمستان ما را زمستان قرار بده. سال های گذشته را که مرور می کنم به یادم می آورم که در مرداد ماه خر تب می کرد از گرما(بلا نسبت جمع حاضر) و انجیرپزان می گفتند این ماه ها را، اما امروز که دارم برای شما این پست را قرار می دهم و 20 مرداد است هوا اینجا بس ناجوانمردانه بارانی است و البته ما کاری جز شکرخدا نداریم. در گل تابستان کارم به پوشیدن کاپشنی کشید که لااقل در مقابل نفوذ باران که مانند کوتیوشکا قصد سوراخ سوراخ نمودن داشت بتواند خودی نشان دهد. زمستان پارسال هم ما با تی شرت باید در شهر چرخ چرخ می زدیم و می گفتیم خدا رحم کند، با این هوا تابستان را چه کنیم.
حالا سوال من این است؛ ما در حالت تنبیه باش هستیم یا نشویق باش؟ با این شرایطی که وجود دارد احتمالا از سال بعد انار را وسط تابستان و هندوانه و هلو را وسط زمستان برداشت می کنند. خیلی از این شرایط هراس دارم چون می دانم زمین هر روز پر گناه تر می شود و حرام ها رایج و حلال ها مغفول ... و خدایی که سر جنگ با بندگانش ندارد تا کی تحمل می کند این شرایط عصف بار مان را. شاید این تغییران ناشی از سکوت مان باشد در مقابل ضربه ضربه های چوب و باتوم هایی که مردم مظلوم کشمیر از هندوها می خورند و دم بر نمی آوریم وشاید برای فریاد هایی است که می بایست بر مسئولان بی تدبیر می زدیم که اقتصادمان را به لجن کشیدند و جمهوری اسلامی بد وبیراهش را شنید.
خدایا برای این گناهان ما را به زمین نزن و برای تنبیه مان حیله ای به کار نبر.
