من و این مدرک کوفتی

سرویس بهداشتی بین راهی یکی از ناامن ترین جایگاه ها در دنیای حاضر است. جایی که هر لحظه ممکن است در وا شود آبروی چندین و چندساله ات بر باد هوا رود و از طرفی احتمال آلودگی به خطرناکترین ویروس های دنیا نیز به شدت در آن بالاست، با همه این تفاسیر که در این نوشتار نیامده و از آن باخبرید همین که در بیابان محلی برای قضای حاجت وجود دارد خود نعمتی است که زبان از شکر آن قاصر است. 

با اجازه شما امروز برای ادامه پروسه پدر درآور دریافت مدرک ارشد به محل دانشگاه کارشناسی خود رفتم. مدرک گواهی موقت لیسانس را تحویل دادم و آن خانم محترم گفتند چون اصل گواهی موقت فوق دیپلم را ندارید باید اول آن را بیاورید و هر چه به مغزم فشار آوردم که اصل گواهی موقت کجاست فایده نداشت. به دانشگاه کاردانی رفتم و آنجا بود که با مطرح کردن مسئله ای به موضوعی برخوردم که نزدیک بود بر اثر اعصاب خردی این حرف در میانه راه برگشت تصادف کنم. آقایی که پشت میز نشسته بود خیلی مرتب برگه ای را پرینت گرفت که روی آن نوشته بود استشهاد محلی. نمی دانستم بگریم یا بخندم. سه نفر را باید به دفترخانه ببرم آنهم هم محلی ها را جهت اینکه تاید کنند من برگه گواهی موقتم را گم کرده ام. خدایا چرا ما رو نمی کشی تا از دست این احمق ها راحت شویم. خاک بر سسر این بروکراسی بی قاعده. خاک بر سر آن کسی که این روال را طراحی کرده. آخر کسی نیست به آن احمق بگوید گم شدن مدرک من چه ربطی به همسایگانم دارد؟ من دو سال در دانشگاه شما درس خواندم و مدارکم موجود است که تمام واحدها را گذرانده ام حالا گواهی موقت من چه دردی از شما درمان می کند؟ آن خنم محترم قبلی می گفت وقتی مدرک موقت را شما گرفتند پاره می کنند . خدایا چرا برای پاره کردن برگه ای من باید این همه راه بی خود را طی کنم. 

الان به کسی نیاز دارم که سرش را با ضربه زانوی پرشی بترکانم. کسی باید که چوب خورش ملس باشد و اهل غر زدن نباشد.  دلم می خواست که آدمی را آن بالامالاها داشتم تا با تماسی مرا از این سردرگمی بی خود نجات می داد اما هیچ وقت در زندگی چنین نکرده ام. 

آقای کارمند! پرینت گرفتن را مادربزرگ بنده نیز بلد است. اینکه کار مسلمانی را راه بیندازیم کجای زندگی شما وجود دارد؟ 

#ادارات_حال_بهمزن

#بوروکراسی_خر_است

#خاک_بر_سر

#پارتی

#دانشگاه_بی_در_و_پیکر

این پاراگراف پیوندی است بین پاراگراف اول و درد بی درمان بوروکراسی! شاید نظم و بوروکراسی اداری لازم باشد اما اگر این نظم درد سر ساز و باری بر روی دوش مردم باشد خر است. 

حرف آخر: چطور کسی 3 هزار میلیارد دزدی می کند و آب از آب این کارمندان تکان نمی خورد؟ آن زمان مدرک نمی خواهند؟ آن زمان کورند و نمی بینند؟ دقیقا چه؟  والله من گاهی اوقات برای گرفتن پول خرد به کیف خانمم سرک می کشم و بعد از ظهر مچم را می گیرد که آن پانصد تومان(پنج هزار ریال) که در کیفم بود را چرا برداشتی؟