وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

خوشحالم تورو دارم حسین جان

آخرین مطالب

۴ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

برای رسیدن به موفقیت یه مقدمه ای نیاز داری که اون از همه چی مهمتره. ساعتها برنامه ریزی میکنی و مشورت میگیری و با اهل فن حرف میزنی اما همه این ها یه وجه ماجراست که خداییش وجه اصلی نیست. این سازه یه پی داره که شاید عده ای فکر کنند اندیشه و برنامه ریزیه در حالی که اصلی ترین و مهمترین بخش کار، شروع کردن کاره. 

تا حرکت نکنی همه اون برنامه ریزی ها و اندیشه ها و جمع آوری اطلاعات و داده ها هیچ فایده ای جز انباشت مغزی برات به همراه نداره. تا قدم از قدم بر نداری کاری اتقاق نمیفته و تا کاری نکنی مشکلات و چالش ها و صحیح و غلط بودن راه دستت نمیاد. 

نمونه اش همین پست که بداهه شروع به نوشتنش کردم. من ساعتها در حوزه موفقیت و رشد فردی مطالعه کردم و بارها برنامه نوشتم که صبح اول وقت بنویسم در مورد چیزی که خواندم ولی اقدامی نکردم تا امروز که یهو شروع به نوشتن کردم. 

کسی رو دوست داری که دلت خیلی براش تنگ شده باشه ولی دودل هستی که زنگ بزنی یا نه؟ بزن . بی خود فکر نکن. یا می شه یا نمیشه. سیستم دنیا دقیقا حرکتیه. کلا توی سکون اتفاقی نمیفته. باید حرکت کرد تا مقدرات رقم بخوره. اگه دوسش داری بهش بگو. اگه دلتو زده بگو. اگه میخوای بری برو . میخوای بخری بخر. میخوای حرف بزنی بزن. اینقدر این پا اون پا نکن. 

اقدام اقدام اقدام

امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: العمل العمل ... 

این روایت نهج البلاغه روباید با طلا نوشت. 

اقدام کن اقدام کن 

استقامت کن استقامت کن 

صبر کن صبر کن ... 

  • محمد برزین

حدود ساعت 6 صبح بود. مسجد پربود از بچه های قد و نیم قد که تا صبح بازی کرده بودن و از خستگی چشماشون وا نمیشد. ما هر پنج شنبه توی مسجد برنامه داشتیم. پنج شنبه های بهشتی که دیگه برای خودش برند شده بود. قرار این بود که از ساعت 8 شب پنج شنبه بچه ها با هماهنگی خانواده ها وارد مسجد بشن و ساعت 9 صبح جمعه صبحانه خورده برگردن خانه . یادم نمیره خانواده ها با چه ذوقی بچه هاشون رو می فرستادند. روالم توی این 12 ساعت این بود که بچه ها فضای مسجد رو فقط برای عبادتی مثه نماز ندونند. مسجد بود و بازی های کامپیوتری . یه بخشی از سحر رو گذاشته بودیم برای خوردن سحری (بدون نیت روزه گرفتن) و بخشی رو هم با بچه ها در مورد هر موضوعی که دوست داشتن حرف میزدیم. اگه میتونی تصور کن 60 تانوجوان و جوان دور هم چه بلایی رو میتونه سر مسجد بیاره. اما خدا میدونه اینقدر بچه ها هماهنگ بودند که صبح انگار نه انگار کسی توی مسجد بوده و خادم هم راضی از بودن بچه ها. 

ساعت 6 یکی از این همین پنج شنبه ها گوشیم زنگ خورد. برداشتم. داداشم بود. علی . برام عادی بود زنگ زدنهاش در هر ساعتی از شبانه روز. گفتم جانم داداش... بغضش ترکید. داداش حاجی رو کشتن.!!! شروع کرد هق هق کردن. گفتم حاجی کیه؟ گفت: حاج قاسم... خداحافظی و تمام... 

هی زنگ میزد و هی دلداریش میدادم. باورم نمی شد. اصلا محال بود برام. میگفتم اشتباه میکنی. دیدم نه انگار ... 

اومدم شبکه خبر و دیدم... 

از اون روز منتقم انتقامی در خور هستیم. باشد که ببینیم اون روز رو.

  • محمد برزین

شورای شش نفره رو دارم ورق می زنم. می شد برای برخی ها از مطالب ساعت ها گریه کرد. کتابی در مورد انتخاب عثمان به عنوان خلیفه سوم. از حقی که از مولای متقیان ضایع شد تا دفاع جانانه عمار و ابوذر. 

از خدا میخوام توی همین دنیا عمار رو ببینم. شیرینی دیدن عمار در لحظه دفاع از امیرالمومنین علیه السلام رو هرچیزی نداره. اینکه عمار با چه شوقی از مولا دفاع میکنه برام جالبه. 

آدم دور و برش کسی نباشه ولی یه دونه عمار داشته باشه بسه. رفیقی که خوب بشناسه ت و به جا برات قدم برداره و پی هر چیزی رو به تن بماله برای بودن کنارت. 

کتاب شورای شش نفره نوشته نج الدین طبسی به شرح دقیق و مستند و مستدل روایت انتخاب عثمان پرداخته و روایتهای فراوانی رو از کتب شبعه و سنی ارائه داده. امیدوارم بتونید کتاب رو تهیه کنید. متاسفانه کتاب در سایت قائمیه اصفهان هم نیست که بتونید آنلاین و رایگان مطالعه کنید.

  • محمد برزین

محمد علیزاده به آهنگ داره به اسم برادر. خیلی خیلی خیلی من با این آهنگ سوختم. شاید حکایت این مدت خودم رو توی این آهنگ میبینم. شعرش اینه بخوان: 

بدونه تو چیا کشیدم من 
خوشی ولی خوشی ندیدم من
تو اول مسیر خوشبختی ته دنیا رسیدم من
بدونه من سرت چقدر گرمه 
کی حاله این روزامو میفهمی
قبول دارم گناه نکردی تو کار دنیای بی رحمه
کار دنیای بی رحمه
زمونه عمر ما رو میگیره 
برادر از برادرش سیره 
تو دیر رسیدی خیلی دیره
به خاطر تو هر کاری کردم 
تو رفتی من چجوری برگردم 
خودت بیا دورت بگردم
صدام کن صدای تو لالاییه بچگیمه 
صدام کن دیگه خستم از عشقایه نصفه نیمه
نگاهم کن به جوونه چشات دیگه جوون ندارم که بگم



و حالا فقط سکوت میکنم. 

  • محمد برزین