وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

خوشحالم تورو دارم حسین جان

آخرین مطالب

ماجرای موسی و سامری

شنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۱، ۰۸:۴۵ ق.ظ

به موسی علیه السلام فرمود قوم خودت رو شبانه حرکت بده. به دریا رسیدی ما برات راه رو وا میکنیم. دو تا دستور مهم داد. نه از فرعون بترس نه از غرق شدن. خدا از دل بنده هاش بهتر خبر داره. اون بنده اگه موسی هم باشه و اعتماد کامل به خدا داره ولی خدا دلداری میده. میگم تو برو حواسم بهت هست. نترس! نه از دریا نه از فرعون. 

فرعون کشید وس دریا و تمام. خدا می فرماید:ما فرعون رو غرق کردیم چه غرق کردنی(آیه 78 سوره طه) به نیروهاش غره شده بود. فکر کرده بود خبریه. شب و توی دل دریا با کلی سرباز و نیروهای آموزش دیده. 

اقایون خانم ها! ما شما رو از دست فرعون نجات دادیم. حواستون هست؟ ما براتون بهترین غذا رو فراهم کردیم! حواستون هست؟ حالا مراقب دینتون باشید. خوب بخورید ولی از حد تجاوز نکنید که اون وقت مایی که توی سه سوت فرعون رو ترکوندیم شما رو هم بی نصیب نمی ذاریم. 

موسی رفت کوه طور. داشت با خدا خودش مناجات میکرد. سامری حرکت پلنگی زد. با اسراری که به دست آورده بود و چیزایی که خود حضرت موسی آموخته بود یه گوساله رو طراحی کرد. جمله سامری به مردم خیلی مهمه. به مردم تازه ایمان آورده گفت: این همون خدای موسی و خدا شماست که موسی فراموش کرده بود به شما بگه و الانم موسی رفته کوه طور برای همین قضیه با خدا حرف بزنه. 

مردم هم ... 

دوباره بت پرستی.

موسی برگشت اولین کار یقه هارون گرفت. گفت داداش: چی شد که حرف منو گوش ندادی. جمله داداش هارون خیلی مهمه. گفت داداش : این سرو ریش من و وبل کن بگم چه خبره. مگه نگفته بودی که وقتی نیستم بپا وحدت بهم نخوره. منم دیدم اگه در بیفتم وحدت جامعه به خطر میفته. 

موسی علیه السلام سامری رو گسر آورد و گفت: چرا این کار رو کردی. گفت من اسراری رو یاد گرفتم که اینا بلد نبودند (سوار جهل مردم شدم) . دقت کنید نمیگه شیطون گولم زد. میگه یه چیزی باعث شد من چیزایی که تو بهم یاد داده بودی رو بندازم کنار. الان که خوب فکر میکنم نفسم بود که باعث این اشتباه برام قشنگ جلوه کنه. 

موسی سامری رو از جایگاهی که بودند بیرون کرد و بهش گفت. دور شو تو به زودی دچار یه بیماری میشه که مردم نمیتونند نزدیکت بشن. راستی سامری! اون مجسمه ای هم که ساختی رو آتیش میزنم و خاکسترش رو توی دریا می ریزم. یادت باشه معبود شما فقط خداست که جز اون معبودی نیست.

نکاتی که خودم برداشت کردم؛ 

اینکه یه جاهایش منو یاد مظلومیت امیرالمومنین انداخت. ماجرای خواسته های پیامبر و عمل نشدن به اوامر پیامبر دقیقا از لحظه شهادتشون. 

اینکه خدا برای ظالمین چه برنامه ای میچینه که هیچ راهی فراری نداشته باشند. 

وحدت چقدر مهم بود و اینکه امیرالمومنین برای حفظ وحدت 25 سال سکوت کردند جای کلی حرف داره . 

مرسی که تا اینجا خواندی عزیزم. 

  • محمد برزین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی