مازراتی

یادش بخیر پرین در سریال کارتونی بی خانه مان با الاغی به راه خود ادامه داد و بالاخره به آنچه می خواست رسید .

« ما همچنان در پی رسیدن مازراتی هستیم برای هدفی که نداریم» 

دستمال من

ما همانی هستیم که دستمالمان زیر درخت آلبالو گم شده بود و از این و آن سوال های بی ربط می پرسید ...

« گم شده ات را دنبال کن » 

همانی که هستی

امشب از آن شبهاست که فقط باید خوابید .

حتی خواب هم ندید . 

و وقتی صبح از خواب بیدار میشوی ببینی همان آدمی هستی که همیشه بودی ...

«قرار نیست یک شبه اتفاقی بیفتد»

دموکراسی یا دموقراضه

چند روزی هست که دوباره شوق خواندن کتاب به سراغم آمده و با همان حال خوش مشغول خواندن کتاب شدم . البته چیزی که پدید آورنده این میل شد کتابی نبود جز «دموکراسی یا دموقراضه» اثر استاد سید مهدی شجاعی که با شمشیر برنده طنز  به جان تئوری های بگارگرفته غربی ها افتاد. داستان کتاب به گفته نویسنده به زمان های خیلی دور برمیگردد که پادشاهی در روزهای آخر عمر خود برای ماندگاری سلطنت در خاندانش دست به اقدامی میزند که نویسنده از آن برای نقد های خود از بروکراسی استفاده نموده است . 

البته بنده خودم نسبت به کتاب یک نقد جدی دارم و آن حاشیه های فراوان و حوصله سر بر آن است که واقعا آدم رو از خواندن ادامه داستان منصرف میکرد و پیشنهاد من برای عزیزانی که این کتاب را میخوانند این است که برای درک بهتر کتاب جملات دموقراضه که با خط کلفت تر نوشته شده و صفحات پایانی کتاب رو خوب مطالعه کنند .

چرا نداریم

کتابهای فراوانی وجود دارد که میشود روی کلمه کلمه آنها حساب باز کرد تا حسابی حالت را خوب کنند . از جمله کتابهایی که واقعا تاثیری شگرف در شکل گیری شخصیت انسان دارد و به قول امروزیها چشم و گوش انسان را باز میکنند کتاب نهج البلاغه شیخ رضی رحمه الله علیه است .این ادیب فرزانه و این عالم جلیل القدر زحمات زیادی را برای جمع آوری کتاب متحمل شده و این اثر ماندگار را خلق کرده است. 

اصلا قصد ندارم در مورد مطالعه کتاب پیشنهاد و روشی را ارائه دهم چون نه نیاز به تعریف دارد نه میشود آنچنان که شایسته است از عهده توصیف این کتاب بر آمد ولی جادارد جمله استاد دانشگاه الازهر مصر که از برادران اهل سنت هم میباشد را در مورد این کتاب نوشت که در مقدمه این کتاب مرقوم داشتند :«از مطالعه نهج‌البلاغه، دولت فصاحت وصولت بلاغت، در نظرم مجسم گشت و به یقین دانستم که مدیر این دولت و قهرمان این صولت و پرچمدار پیروزمندش على بن ابى‌طالب(ع) است، و افکار واهى کسانى که در [انتساب نهج‌البلاغه به على‌علیه‌السلام] شک و شبهه کرده‌اند، در نظرم دریده گشت و خیالات باطل و افکار فاسد آن‌ها نابود شد».

همیشه در کتاب فروشی ها بخش کتابهای مدیریت لذت بیشتری برایم داشت و زمان بیشتری را برای گشت و گذار در آن میگذاشتم و البته خیلی وقتها هم به خرید کتاب نمیرسید اما همان تورق کردن کتابها حال خوشی را برایم بوجود می آورد .کتاب هایی با نویسندگان خارجی که هر کدام نظرات خاصی را ارائه میداندند و برای درمان درد های مدیریتی جامعه پیشنهاداتی داشتند و خیلی ها هم کلا انسان را ازنظر خودشان خراب میکردند و دوباره معماری مجدد می کردند و می ساختند اما سوالی اینجا مطرح است که چرا نویسندگان داخلی با اتکا به ذخایر علمی و کتب بی نقصی که در اختیار دارند به کنکاش در این دریای عمیق نمی پردازند تا با درمانهایی که بیشتر مزه شفا دارد مشکلات را حل نمایند .

یادم نمیرود که وقتی کتاب قورباغه ات را قورت بده را میخواندم آقای تریسی مطالبی را نوشته بودند که ما نمونه ای از آن را در نهج البلاغه داشتیم و البته هزار برابر دقیقتر . سوال اینجاست چرا حوزه علمیه با این تعداد نفر کارشناس  و متخصص تا به حال کتابی را در حوزه مدیریت برند نکرده تا مورد استفاده قرار بگیرید . البته کتاب های فراوانی در باب مدیریت اسلامی نوشته شده اما با زبان غیر قابل فهم در حد اقبال عموم جامعه فلذا که ایرانی مجبور میشود کتابی را مطالعه کند که نه تنها با شرایط زیستی بلکه با فرهنگ و اقتصاد و کسب و کارمان هم همخوانی ندارد .