باز باران

شاید از همه سخت تر برای عمویش این بود که روزی چشمان او را پر از باران ببیند ...

سه ساله گریه میکرد...

در نگاهت عادل باش

در نگاه هایت و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن .

امیراالمومنین، عدالت حتی در نگاه را لازمه امر کسی میبیند که با مردم سر و کار دارد و از تاثیرات آن که از طرفی موجب طمع و از طرفی موجب ناامیدی میشود آگاهی می بخشد . 

حال این شرایط را میتوان برای مربی و معلمی بست داد که در کلاس با کودکان و نوجوانان رو به رو می باشد که حساسیت بیشتری نسبت به موضوعات این چنینی دارند . 

نوجوانان رفتار مربی خود را لحظه ای رصد می کنند و برداشت خاص خود را از برخورد های مربی با دیگر افراد حاضر در کلاس دارند، از نوع تشویق گرفته تا میزان و شدت تنبیه .

حالا با این آشنایی اندک سعی کنیم حتی در نگاه کردن به عدالت رفتار کنیم .

برادری پیر شد

هر چه فکر میکنم نمیتوانم درک کنم این رابطه را .

از طرفی عاشقانه هایی دارند که در اوج خیال هم نمیتوانی به آن برسی .

و از طرفی چنان عبد و مولایی میشوند که عابدان درگاه الهی به عبادت بی مقدار خود اقرار می کنند . 

در تمام صحنه هایی که تصویرآن را در ذهنم ساخته ام هیج لحظه ای مانند تقلای بی نتیجه اش برای نشستن دربرابر برادر نیست ...

لحظاتی گذشت ...

مولا زیر لب زمزمه میکرد ... 

دیگر کمرم شکست ...

از یاد نمیرود

بعد از تو خاک بر سر دنیا !

«امام توان ایستادن نداشت»

هوای هیات

برای من چیزی لذت بخش تر از حضور در هیات نیست !

محرم ها نمونه ای از چیزی که همیشه دوست داشتم .

جمعیت ملاک نیست اما حال آن افراد اندک برایم خیلی مهم است . 

اینکه برای حضور شوقی وجود داشته باشد . 

اینکه هر فرد با شوق و طبق قراری که با خدای خودش گذاشته در جلسه شرکت کند . 

اینکه دغدغه حضور وجود داشته باشد . 

برای عده ای که خوب میشناسم آنها را هیات حکم هوا را دارد، هیات برای آنها مثل کپسول هوا برای قواص را دارد . 

هیات واقعا مانند هوا لازم است . 

ارمغان نوشتن

نوشتن راهی را جلوی انسان قرار میدهد که شاید انتهایش را ندانی اما قدم زدن در آن آرامشی خاص را به ارمغان خواهد آورد .

فصل تو

حکایت ما حکایت کودکی است که در سرمای زمستان، میوه تابستانی طلب می کند.

رسیدن به برخی خواسته ها زمان خودش را میخواهد .

همین انجیر خوشمزه ای که خیلی ها برای چیدنش دست و پا از دست داده اند از بس که از روی درخت افتاده اند، همین انجیر زمانی برای خود در تاریخ ثبت کرده است به نام انجیر پزان .

این در مورد ما انسان ها هم صدق میکند و خیلی از اتفاقات باید در فصلی که خدا برای ما در نظر گرفته اتفاق بیفتد . 

سکوت لازم است

گاهی سکوت میکنم تا حالم را خوب کنم 

و هر چه در سکوت خود فرو میروم 

متوجه فریاد های بلند این آرامش میشوم ...

برای تو

اگر بدانم نوشته هایم را میخوانی هر ساعت می نویسم...

نوشتن برای تو حالم را خوب نه عالی می کند .

گاهی باید ...

گاهی نمیشود نوشت 

گاهی فقط باید دید و دم نزد ...

از آن روزهاست که نمیتوانم تمرکز کنم