![](https://www.karbobala.com/files/photos/1/photos/preview/o_1cs98gub482gliic9ad8t1npd12.jpg)
دستم که به سمت آسمان بلند می شود خیالم راحت است. دلگرمی خاصی دارم. شبهای قدر حال خوشی داشتم، روحم پرواز می کرد تا نامت را به زبان می آوردم. جمع و خلوت نداشت کافی بگویم یا الله.
این دلگرمی را به کسی مدیونم که از همه بیشتر اذیتش کرده ام اما هر بار برگشته و معذرت خواهی کرده ام انگار نه انگار من گناهکارم و خیانت کرده ام.دلگرمی یعنی تو را داشتن، دلگرمی یعنی در خانه دلت مثل او را داشته باشی.
حکایتی دارد این دلگرمی. وقتی او را واسطه قرار می دهی ندایی در درونت می گوید خیالت راحت باشد. وقتی دستم را رو به بالا می گیرم و یاالله را با واسطه ی به حق حسین تلفیق می کنم حس می کنم دعایم مستجاب شده و باید منتظر نتیجه اش بنشینم.
حالا چند روزی از ماه رمضان گذشته و نفس دارد بال بال می زند، مانند سگ هاری می خواهد زنجیرش را پاره پاره کند به جانم افتاده است. شاید کسی حالم را متوجه نشود اما می دانم از زنجیر اگر شما آن را نگیری به راحتی پاره می شود.
الهی به حق حسین