بهترین نوشته ها وقتی رقم می خورند که خودشان نوشته شوند(به این صفحه نگاه بیندازید). ما خودمان را به آب و آتش می زنیم تا کلمات را کنار هم قرار دهیم و این همان کاری است که تازه واردهای سینما انجام می دهند. یکی از مشکلات کارگردان ها با بازیگران جوان این است که به آن ها بفهماند خودشان باشند. در نوشتار نیز همین مسئله به شدت اهمیت دارد اینکه نویسنده خودش باشد و کلمات را برای قرار گرفتن در جایگاه اصلی شان به زنجیر نکشد.
در زمان قطعی اینترنت الحمدالله به مشکل چندانی برنخوردم و کارها طبق روال انجام گرفت به جز موارد اطلاع رسانی دورهمی های کتابخوانی. در آن چند روز فرصت خوبی بدست آمد تا کتابها را با دقت بیشتری بخوانم و برنامه ها را دقیقتر رصد کنم. حالا که اینترنت وصل شده این موضوع برای من راحت تر جا افتاده که اگر برنامه ریزی دقیق تری نسبت به استفاده از فضای مجازی نداشته باشم روزگارم به بطالت خواهد گذشت. همین نوتیفیکیشن ها که معادل فارسی آن را نمی دانم و شاید بهتر است بگویم الان حال و حوصله معادلش را ندارم چه تاثیری در اختلال در برنامه های روزمره ما را دارند. گاهی یک دینگ ساده چنان شوکی به انسان می دهد که شوکرهای اتاق عمل نمی توانند ما را بلرزانند. یه صدای ساده که گرمای بی مثال آغوش کتاب را به سرمای سیبری تبدیل می کند.
پاراگراف سوم هم مانند بی ارتباطی پاراگراف اول و دوم موضوعی جداگانه دارد ،موضوعی است که به شدت این روزها درگیر آن هستم. کار تشکیلاتی!!! مسئولیت جدیدم به شدت با کار تشکیلاتی گره خورده و در این دو ماه خودم را در کار غرق کرده ام ولی خبری نشده. خبری از همکاری نیست و کسی هنوز باید و شاید برای آمدن به میدان عمل حرکتی از خود نشان نداده. معدود نفراتی که آمده اند جور بقیه را می کشند و این یعنی خرد شدن رزوه ها. فشار زیادی بر روی دوستانم است و من همچنان در حال رایزنی برای آمدن بقیه دوستان به میدانی که آن طرفش دشمنی سر سخت مشغول به فعالیتی شبانه روزی است.
ارتباط پاراگراف ها!
در کار تشیلاتی خودت باش! خود تشکیلاتی! خودت را به تشکیلات بسپار! حواست را به پیام های بی ارزش اطراف پرت نکن و برای زندگی تشکیلاتی ات برنامه داشته باش، برنامه ای متصل به شبکه های داخلی که هیچ وقت رنگ قطعی به خود نگیرند.
زیبا بود...