وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

وبلاگ شخصی محمد برزین

جایی که حالم را خوب میکند روضه است و چیزی که حالم را خوب نگه میدارد کتاب

خوشحالم تورو دارم حسین جان

آخرین مطالب

مسجد محل

چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۲۷ ق.ظ

7 مهر 1398 بود. مسجد محل و تودیع معارفه فرمانده پایگاه. فرمانده قبلی به علت مشغله کاری در جلسه حضور نداشت و جای خالی اش حسابی به چشم می آمد. چند نفر از برادران پاسدار در انتهای جلسه نشسته بودند .این بار حسین آقا که از بچه محل های خیلی کاردرست ما هست کار اجرای برنامه را به عهده گرفت. 

بعد از معرفی مهمانان و چند سخنرانی کوتاه نوبت به معارفه رسید و خیلی ساده با ارائه یک حکم مسئولیتی خطیر به گردن حقیر افتاد. حالا حدود یک سال و نیم است که محله ای را به ما سپرده اند تا کاری کنیم. 

6 ماه اول فوق العاده بود. با اینکه خیلی ها هنوز با روحیاتم آشنا نبودند و از تیم مدیریت قبلی بودند اما کارهای خوبی انجام گرفت. تنش داشتیم. ریزش تا دلتان بخواهد. سکوت های بی جا؛ همکاری نکردن های بی بهانه و خیلی چیزها که جایش اینجا نیست. این اتفاقات باعث شد بزرگترین درس زندگی خود را بگیرم. درسی که تجویز می کنم تجربه کنید. 

تکیه به نوجوان ها؛ 

کار را با چند برنامه شروع کردم. مهمترین نکته بحث روانی کار بود که بحمدالله گرفت و ریشه زد و در دلها نشست. برنامه اول پنج شنبه های بهشتی بود. برنامه ای که هنوز که هنوز است زنده است و نقل محافل مناطق مختلف شهر.

مسجد صرفا عبادتگاه نیست. میخواستم این مطلب را جا بیندازم. شروع کردم به تعریف کردن. روی نوجوانها و قدرت انتشار مطلبشان و تبلیغات چهره به چهره شان حساب کردم. ساعت 8 پنج شنبه، بچه ها با اجازه پدر مادرها به مسجد می آمدند. دیگر خبری از پیرمردها نبود. مسجد شده بود جایی که بچه ها می تواستند بلند بلند بخندند. بازی کنند. کشتی بگیرند. سرو کله هم بزنند. 

سیستم های کانون رو شبکه کردیم و کانتر استریک استارت خورد. میز پینگ پنگ خاک گرفته را وارد میدان کردیم و مسابقه شبانه صورت گرفت. لپ تاپ و پرژکتور و پی اس 2019 هم حسابی به چشم می آمد. پدر و مادرها دست بچه هایشان را می گرفتند و می آوردند مسجد.تحویل می دادند. کمی نگاه می کردند. خیالشان که راحت می شد با لبخند رضایت مسجد را ترک می کردند. 

بچه ها تا صبح در مسجد بودند و بعد از دعای ندبه مخصوص نوجوانها (یعنی سرعتی و بی حاشیه) و صرف صبحانه بچه ها با حال خوشی که شب را گذرانده بودند به منازل خود برمی گشتند. 

کرونا برای مدتی کارمان را گره زد. ولی بعد از مدتی دوباره با رعایت پروتکل ها مسجد را با همین برنامه شارژ نیرویی کردیم. در سال جدید برنامه کمی شکل خود را تغییر خواهد داد. 

#تجربه_نگاری

  • محمد برزین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی