
- ۰ نظر
- ۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۵۹
سلام
به خاطر دغدغه هایی که دارم بیشتر کسانی که باهاشون در طول روز سروکار دارم قشر جوان و نوجوان هستند . خیلی ظرفیت حرف های سنگین و اعتقادات عجق و وجق رو ندارم یعنی وقتی برای یکی ساعتها حرف میزنم و وقت میذارم ولی باز حرف خودش رو میزنه یه خرده از کوره در میرم . البته کتک کاری نمیکنم فقط غم تموم وجودمو میگیره و میرم توی لاک خودم .
شاید ساعتها این ناراحتی بهم بریزه رفتارمو اما ...
واسه همین به خیلی از کسانی که باهام مرواده دارم میگم که در مورد چه موضوعی اصلا باهام حرف نزنن چون نمیخوام حال خوشمو از دست بدم . نمیدونم درسته یا غلطه اما ما قدیم اینجوری نبودیم و واقعا حرف درست و حسابی رو قبول میکردیم . یا الاقل به طرف میگفتیم ما اصلا قبولت نداریم و پای حرف طرف نمی نشستیم .
حرف جدیدی نبود فقط گفتم بنویسم تا خالی بشم .
سلام
میگفت انسان باید انقدر خاکی باشه که وقتی باران اومد گلی بشه .
خودش خیلی حرفش برو داشت .
کارش از خاکی باش گذشته بود به مرحله گلیَّت 1 رسیده بود .
وقت زیادی رو صرف نوجوانان و جوانان میکرد و سعی میکرد از تمام امکاناتی که داشت و میتونست داشته باشه برای رشد فکری و معنوی بچه های محله اش استفاده کنه .
جواب داد بالاخره دوستاش و بچه محل هاش زیر تابوتش رو گرفتن ، تابوتی که روش پرچم کشورمون بود ... از اون به بعد بهش میگفتن شهید ...
سلام
امروز زیاد حال مناسبی ندارم ، طبق سنوات گذشته چشمام در این فصل به شدت سنگین هست و باخماری خاصی برام کار میکنه . حکایت این روزای چشم من اینه که انگار دوست داره در قبال زحمتی که میکشه یه دست مزدی بگیره . به خودم میگم بیام باهاش معامله کنم و نهایتش اینه که باهاش طبق دستمزد تامین اجتماعی یه قراردادی رو ببندم .خوبه دیگه ! سر وقت وا میشه و شروع میکنه به کار و یه تایم مشخصی هم کرکره رو میکشه پایین .
نعمت های فراوانی به انسان در طول مدت عمر داده میشود که انسان ذره ای نمیتواند شکر داشتنش را به جای آورد و چه خوش گفت خواجه عبدالله انصاری که منت خدای را عزو جل ...
سلام
یکی از لازمه های کار فرهنگی که به شدت در خیلی از فرهنگی کاران دانه درشت(قدیمی و صاحب منصب) کم به چشم می آید قدرت خلق می باشد .قدرت به وجود آوردن چیزهایی که وجود ندارد . خاطرم هست مدتی پیش در جلسه ای حاضر بودم یکی از فرهنگی کاران حرف جالبی زد که تکراری و قابل لمس بود اما همینکه از زبان آن عزیز بیان شد جای بسی خوشحالی داشت ، ایشان میفرمودند : ما هنوز دهه شصتی (شصت یا شست)کار فرهنگی میکنیم .شاید چهارتا پوستر رنگی و اسپیس و بنر اضافه شده اما همان هست که بود . بازخوردی که ما از مخاطب دریافت می کنیم در حد این جمله چند پهلوست : قشنگ شده ...
قدرت خلق در کارهای فرهنگی به علت تاثیر گذاری در آحاد جامعه از اهمیت زیادی برخوردار می باشد . با مجموعه های متفاوتی کار فرهنگی انجام دادم ولی اکثریت آن مجموعه ها جمله مشترکی رو مثه زورو رو میکردند ، جمله ای که حس پرتاب از جکوزی به یخچال های قطب شمال رو به انسان میداد . می فرمودند : پول نداریم . در تعریف آن عزیزان آمده بود که فرهنگی کار کسی است که از هیچ چیز همه چیز بسازد .آن بود که این شد .
قدرت خلق ارتباط مستقیم با تفکر دارد ، تفکر و تعقل بوجود می آورد رشد میدهد و در نهایت با چاشنی قدرتمند تلاش و پیشتکار ثمر میدهد . چیزی که امروزه در راس امورات فرهنگی از آن بهره نبرده و بودجه های کلان مملکت خرج طرح هایی با ماندگاری یک روز میشود و هزاران حرف ناگفتنی ...