ما خیلی شادیم 

شما را نمی دانم ولی خودم هر بار به روضه می روم آنقدر حالم خوب می شود که انگار تازه متولد شده ام. شاید این نوشتار برای عده ای عجیب و برای عده ای دروغ به نظر بیاید ولی اگر تجربه نکرده باشی نمی توانی حس و حال کسی که به جلسه روضه رفته است را درک کنی. حالا روضه داریم تا روضه. گاهی در مسجدی روضه هست و عده ای صرف اینکه جلسه گرفته باشند روضه ای هم میخوانند این جلسه هم تاثیر گذار است اما نمی تواند آن حالی را به شما بدهد که وقتی برای جلسه گذاشته اید، بی خوابی و خستگی، دویدن، کوفتگی و بالا و پریدن های قبل جلسه را تجربه کرده باشید. زمانی که انسان وارد هیئتی می شود که برای روضه خود وقت گذاشته اند و دغدغه شان برای برپایی جلسه ای با شکوه خواب از چشمانشان گرفته، حال خوشی به دست می آورد که هیچ جای دنیا مشابه آن را پیدا نخواهد کرد. 

برکت رفته است

قدیم در خانه ها جلسات روضه برپا می کردند و دعب قدیمی ها، بخصوص علما بر این بود که در ایام خاصی جلسه روضه می گرفتند و خودشان با اینکه شخصیتی بزرگ بودند صرفا خدمت می کردند. جدیدا به واسطه آپارتمانی شدن منازل مردم رغبتی به پرپایی جلسات روضه در منزل خود ندارند آن هم بدلیل اینکه باید رضایت آهالی ساختمان را کسب کنند. در روایات داریم که حتی شده با اهل منزل جلسات روضه را برپا نگه دارید که این عمل از شعائر الله است و وقوع آن لازم. به خاطر دارم زمانی که منزل خودمان، ویلایی بود بارها روضه گرفتیم و کل اهل منزل بالاخص مادرمان درگیر جلسه می شدند. شاید هر کسی براحتی درک نکند تاثیرات آن جلسات را ولی من به شخصه معتقدم هر اتفاقی خیری در زندگی ام رقم خورده به برکت همان روضه ها بوده ولاغیر .

موافقین ۱ مخالفین ۰

عده ای در ربلا حاضر نشدند و بهانه شان این بود که اگر در کربلا بیاییم کشته می شویم، در حالی که در این شرایط اسلام به افرادی مثل ما نیاز دارد. ما باید بتوانیم آیات و احادیث را  زنده نگه داریم. باید ترویج علم کنیم. 

مگر اسلام امام حسین با اسلام شام فرق می کرد! اسلام حسین برای که زنده بماند، نیاز به جها داشت. نباز به فداکاری داشت. نیاز به خون داشت. 

بعضی وقتها اثر خون بیش از اثر علم است. پس این توجیه درست نیست که به بهانه تحصیل و یا تدریس علم، جبهه جهاد علیه باطل را خالی کنیم. 

امام حسین رفت تا به خا برسد. رفت تا جانش را نثار کند، اسلام به امام حسین نیاز داشت، ولی به خون او نیاز داشت. 

کسی که آرزوی شهید شدن و جان بازی در راه ما و سعادت ابدی را دارد با ما رفیق می شود که خواست خدا فردا روانه خواهیم شد.

 در متن بالا بخشی از کتاب توجیه المسائل کربلا را مشاهده فرمودید. این کتاب نوشته جناب سید علی اصغر علوی است که نگاه تازه ای به قضیه کربلا دارد و همین نگاه است که توانسته از دل کتب فراوانی که به عاشورا اشاره کرده اند مطالب مهمی که کمتر به چشم آمده بودند را به نگارش درآورد. 

توجیه المسائل کربلا کتابی است برای ما و همه کسانی است که برای جهاد این پا و آن پا نموده و هر وقت، زمان جهاد فرا می رسد بهانه ای را رو می کنیم. بهانه ترس، بهانه سیاست، بهانه راحتی، بهانه عقب افتادگی، آبرو، اولویت و بهانه هایی که ما امروز کوفیان آن دوران را با آن می شناسیم و هر از گاهی شعار ما اهل کوفه نیستیم سر می دهیم. 

ما اهل کوفه هستیم!!! 

می توانیم بهتر کار کنیم و نمی کنیم، می توانیم در چرخه اقتصادی کشور نقش مهمتری داشته باشیم و فعالیت گسترده ای را انجام دهیم اما بهانه ها داریم آنهم در حد بنی اسرائیلی اش. ما کوفی هستیم چون بهانه تراشی بخش لاینفک زندگی ما است. ما را برای جنگ در زمستان و تابستان به میدان نخوانده  و شمشیری به کمرمان حمایل نکرده اند که این طور مانند راننده های فرمول یک لایی می کشیم و مانند ماهی سر می خوریم. ما کوفی هستیم، کوفی بالاشهری که خاک پوست مان را دچار اگزما و آفتاب صورت چون قرص ماه مان را تاریک می کند و این می شود دلیل جدایی ما از خدمات اجتماعی و جهاد های دم دستی. 

ما همان آهنگر و بزار و خیاط و نجار کوفی هستیم با مشاغل جدید... 

موافقین ۲ مخالفین ۰

سگ

سگ دو چیست؟

این کلمه می تواند به شکل های مختلف خودش را نشان دهد. به عنوان مثال در جایی به عنوان صفت کسی مورد استفاده قرار می گیرد

موافقین ۱ مخالفین ۰

 پست کوتاه 

 

 پروین اعتصامی

کودکی کوزه ای شکست و گریست

که مرا پای خانه رفتن نیست

چه کنم اوستاد اگر پرسد

کوزه ی آب ازوست ، از من نیست

زین شکسته شدن دلم بشکست

کار ایام جز شکستن نیست

چه کنم گر کند طلب تاوان

خجلت و شرم کم ز مردن نیست

موافقین ۱ مخالفین ۰

پهبباد

ما نمیتوانیم ؛چند سالی است که تغییرات اساسی و بنیادی در ما ایرانی ها رخ داده است. کسی گمان نمی کرد ما بتوانیم موشک بسازیم، رتبه های علمی بالا کسب کنیم،

موافقین ۱ مخالفین ۰

 از امیرتوکل کامبوزیا چه می دانید؟ 

چند مدت پیش وارد اتاق رییس اداره م شدم و در حین گفتگو چشمم به کتابی افتاد که نام آشنایی داشت. در اداره ما افرادی هستند که خیلی به مطالعه اهمیت می دهند و یکی از آنها رییس ما است که از آن رمان خوان های حرفه ای است و همیشه همراه خود رمانی بای خواندن دارد و این روزها مشغول خواندن جان سخت نوشته رومن رولان است. از ماجرا دور نشویم، تصویر مردی با سبیل کلفت روی جلد کتاب بود و با فونت "جدید" روی آن نوشته بود "کامبوزیا". 

به خاطر آوردم زمانی که در حال تحقیق در مورد یهود و صهیونیست بودم این اسم را خوانده ام. لذا سریع برایم جا افتاد و انگار گم شده ای بود که فراموشش کرده بودم و حالا در مقابلم قرار گرفته. مقداری از کتاب را خواندم و دوباره به تحقیق در مورد این شخصیت پرداختم. امروز به لطف الهی کتاب را از رییس گرفتم و مشغول خواندن شدم و دیدم به هیچ عنوان نمی توانم از کتاب جدا شوم. مقداری از مقدمه این کتاب را در پاراگراف های بعدی می نویسم تا شما هم لذت ببرید. 

مقدمه ای از کتاب کامبوزیا

دانشمند ناشناخته

تصورش کمی مشکل است . باورش سخت است اما حقیقت دارد . اینکه سالهای پس از فروق دانشمندان بزرگ ایرانی، نظیر ابن سینا و خیام و ... یک دانشمند دیگر ، هم وزن و همه رده آنها پا به عرصه وجود گذاشته باشد.

کسی که در ده ها رشته علمی، گوی سبقت را از بقیه ربوده و علام های در علوم مختلف باشد. 

شاگردان و شاهدان او هنوز هستند تا شهادت دهند که چگونه انسانی را در قرن معاصر دیده اند. مردی که در تهران بدنیا آمد ، اما در گوشه ای از کویر خشک سیستان ، محل زندگی اش شد. سخن از مسلمانی است که حافظ و مفسر قران بود. هیچگاه از مسیر بندگی حضرت حق فاصله نگرفت و تمام علم خود را مدیون عمل به قران بود. 

موافقین ۱ مخالفین ۰

 kj

دلم درد می گیرد، چشمانم پر از اشک می شود، دوست دارم فریاد بزنم اما انگار دو دستی گلویم را می فشارند. زندگی خودم را نگاه می کنم و زندگی کسانی که تا کمر در سطل آشغال برای گرفتن

موافقین ۲ مخالفین ۰

#پست_کوتاه

در این پست چند تا مطلب خواندنی از میثم مدنی می ذارم که فوق العاده است. 

  1.  منِ قهرمان و کارت کرواسی 
  2. چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست 
موافقین ۱ مخالفین ۰

موز

 مطالعه مانند خوردن شیرموز بستی با خامه در کافه  است در کتابخانه باشد بیشتر مزه می دهد.

  کتابخانه های ما شده محل رفت و آمد دانش آموزانی که محیط آرامی در خانه برای خواندن درس های کنکوری ندارند. محیط کتابخانه های ما به جای بوی پژوهش بوی کنکورهایی را می دهد که از 1 میلیون نفر شرکت کننده 1 میلیون نفر قبول می شوند

موافقین ۱ مخالفین ۰

خواننده ای که می گوید آن را می فهمم ولی نمی توانم بیان کنم

احتمالا خودش را گول زده است. 

پاراگراف های بعدی ارزش خواندن ندارد.

موافقین ۱ مخالفین ۰