یکی از راه های ایجاد تفاوت در نوشتن و به عبارتی برگ برنده در این کار، نوشتار صبحگاهی است. شاهین کلانتری یکی از کسانی است که به شدت روی این موضوع تکیه کرده و پست های زیادی هم در این مورد نوشته است.
یکی از ملزومات غیر قابل انکار جهت حضور در اجتماع برقراری ارتباط موثر است. مسئله ای که عده ای آن را به راحتی انجام می دهند، عده ای با چالش مواجه می شوند و مشکلات عدیده ای گریبان گیرانشان می شود و عده ای نیز انگار از کره ای دیگر پای به زمین گذاشته اند و درک درستی از برقراری ارتباط ندارند.
چرا استکبار برای کشتن فردی با این همه فضایل و خصوصیات والای انسانی و اخلاقی به هر چیزی متوسل شد؟ از نقشه و تئوری های سرجون یهودی تا استفاده از ابزار مالی و وسوسه های حکومت و ...
مگر چند سال از وفات رسول الله گذشته که چنین فراموشی به سراغ مردم آمده است؟ گیریم شام را معاویه خام کرده بود و عراق بی سامان، مدینه چرا؟ چرا حسین علیه السلام مدینه را نیز دیگر جای امنی برای خود نمی بیند و هنگام خروج جز بنی هاشم کسی امام را همراهی نکرده است؟
این گوشه ای از هزاران سوالی است که می شود پرسید و برای دریافت پاسخ ساعت ها و روزها و ماه ها به تحقیق پرداخت. به این بخش از نامه امام به محمد حنفیه که حضرت را از رفتن منع می کند دقت کنید. امام خدا را قسم یاد می کند که: برادرم، به خدا سوگند اگر به درون لانه هر جنبده ای از جنبندگان روی زمین بروم مرا بیرون می آورند تا بکشند.
بسم الله الرحمن الرحیم
از حسین بن علی به محمد بن حنفیه و کسانی از بنی هاشم که نزد وی هستند.
هر کس به من بپیوندد به شهادت می رسد؛ و هر کس نپیوندد پیروزی را درک نخواهد کرد. والسلام.
چقدر زندگی ما شبیه انباردارها شده است. حتما ملاحظه کرده اید که وقتی جنسی وارد انبار می شود انباردار جهت تسهیل در کار برچسبی را به گوشه ای از بار وصل می کند و در جای مناسب خود قرار می دهد. یک روز خیابان های شهر را محل امتحان خود قرار دهید و تعداد برچسب هایی که تنها با یک نگاه به افراد می چسانید را بشمارید.