(متن بازنگری نشده است)

قله ای که میخواهی فتح کنی کجاست؟ 

هر کسی در دنیایی که برای خود ساخته حتما قله ای را برای فتح در نظر گرفته هر چند که کوه نوری نداند و میلی هم به تحمل سختی های قله نداشته باشد. آیا قله ای را برای خود ترسیم کرده اید؟ دور و بر ما را کسانی گرفته اند که در آمده اند چند صباحی زندگی کنند و کوله باری برای آنطرف جمع کرده نکرده شات داون شوند. همین! اگر خود به اطراف خود نگاه کنید کسانی را خواهید دید که هیچ برنامه ای برای آینده خود ندارند و چپ و راست به مملکت ایراد می گیرند و بد و بیراه می گویند که آخر این چه مملکتی است و در آن میان کسی نیست که از انها بپرسد تو خودت برای این مملکت چه فایده ای داشته ای بزرگوار. عده ای دنبال قله می گردند در حالی که نمی دانند قله را خودشان باید ترسیم کنند. عزیزم جانم دلبرم قله را خودت باید ترسیم کنی. قله باید رو به رویت باشد. قله سعادت توست. یاد شب عاشورا می افتم که حضرت سیدالشهدا گوشه ای از مکان اصحاب خود در بهشت را در مقابلشان نمایان کرد. قله آنجاست که برای رسیدن به آن تکه تکه شدن زیباست، بی سر شدن هم لذت دارد. 

چند چندیم؟ 

آقای بچه مسلمان! نقشه را برای ما ترسیم کرده اند. ما حیران نیستیم وقتی دقیق ترین نقشه را در اختیار ما قرار داده اند. اگر نقشه خوانی هم ندانی می توانی از آن استفاده کنی. کافیست رجوع کنی. کمی بالا و پایین کنی، مشورت کنی، سکوت کنی و پند پذیر باشی و از همه مهمتر بعد از خواندن حدودی از نقشه حرکت است. آری حرکت و ما هر چه می کشیم از این عدم تحرک است. ما در جا نشینی را به جان خریده ایم. جواد موگویی در سفری که این اواخر و  در اغتشاشات عراق داشت  می گفت: خبرنگارها و روزنامه نگارهای ما در تهران زیر کولر دفتر نشسته اند خبر می زنند در حالی که خبرنگار بی بی سی و فاکس نیوز و الجزیره درست در وسط میدان حضور دارند. حالا آن خبر کجا و این کحا. ما از خودمان ده هیچ عقبیم . چون حرکتی نکرده ایم. کاملا در لاک دفاعی فرو رفته ایم و اصلا قصدبیرون آمدن هم نداریم. به قول پپ گواردیولا: توپ را بگیر و توب را بده. عزیزم نقشه داری الگو داری حرکت کن. جا به جا شو. ما گاهی موبایل مان آنتن نمی دهد ده تا جا عوض می کنیم تا به شرایطی برسیم که خط برای برقراری ارتباط فراهم شود اما حالا که خودمان به نتیجه ممکن نرسیده ایم توقف کرده ایم. مسلمان! جا به جا شو!!! اگر اینجا موفق نبودی اگر کسی به حرفت گوش نداد، اگر تره که هیچ، یونجه هم برایت خرد نکردند جا به جا شو. هزار راه برای رسیدن به قله وجود دارد. راه خودت را انتخاب کن. 

سیکس پک شو !!! 

نگاهش که می کنی انگار ده سال ممکلت گرفتار کرونا شده اند و او نیز عین ده سال در قرنطینه فقط خورده و خوابیده که اینجور ورم کرده است. این مسیر آدم فربه نمی خواهد. این مسیر با تن پروری هیچ رایطه ای ندارد. تا این شرابط را داری بهتر است همان سرباز فضای باشی تا اینکه دیگران را در میدان واقعی کچل کنی. صبح تا غروب در خانه و زیر پتو لمیده و توییت می کند. در دنیای کوچک خود فکر میکند که الان در جای ترامپ نشسته که توییت 250 کارکتری اش بازار بورس را دچار چالش می کند و یا ترازهای مالی جهانی را بهم می ریزد. آقا! داداش! خالو! هالو!!! پاشو عزیزم! درک شما از افسر جنگ نرم با انجه رهبری عزیزمان گفته زمین تا آسمان فرق دارد. این سرداری و افسری جنگ نرم هم قاسم سلیمانی شدن می خواد. یعنی در میدان واقعی حاضر باش!!! 

جا دارد اینجا تشکری کنم از کیبورد محترم لپ تاپم که بینظیرترین کیبورد دنیاست. معرفی میکنم کیبورد تبلت هیبریدی ایسون ترنسفورمرز. 

موافقین ۲ مخالفین ۰

ماجرای از انجا شروع شد که حلقه اول تیم مطالعاتی از عهده اضافه کردن نیرو های تازه نفس بر نیامدند و مجموعه بشدت در حال ضعف بود. لذا نیازمند این بودم تا آستین را تا انجا که لازم است بالا بزنم و خون و نفس تازه ای را به رگ های خشک مجموعه اضافه کنم.

شما خوب می دانید مجموعه ای که نتواند کادرسازی کند پیر می شود و از بین می رود. هنوز دوستان حلقه اول متوجه اهمیت این موضوع نشده اند. 

حالا آقا محسن و سید سعید و محمد امین و مصطفی و حبیب حلقه دومی را تشکیل داده اند که امید مجموعه ما هستند. البته هنوز اعضای جدید را از نزدیک ندیده ام و این هم از مضرات این کرونای بی پدر و مادر یهودی است. 

حلقه دوم را باران نامیدم تا رحمت را با خود به همراه داشته باشند. قرار شیوه  ای جدید از جذب برای مطالغه را روی آن ها کار کنم. حلقه اولی ها ترکیبی از تشویق بودند و تنبیه و حلقه دومی ها ...

بگذارید تا اجرا شدن کار کاملا سکوت کنم. جوان هستند و جویای نام. همین یک فاکتور می تواند بهترین محرک باشد برای رفتن به سمت مطالعه کاربردی. 

در حلقه اول احمد برای خودش کارشناسی شده در حوزه فضای مجازی و علی آقا با اینکه ترم دوم دانشگاه را به خاطر کرونا شروع نکرده در تلاش از برای نوشتن مقاله علمی. این از برکات جمع شدن هدفمند است.

تا اینجا نوشتم تا به این نکته برسم که مطالعه جمعی و تعریف کتابهایی که مطالعه کرده ایم اندازه آزاد شدن انرژی بمب هسته ای می تواند قدرت داشته باشد. وقتی کتابی را هدفمند برای دوستان توضیح می دهید چند کار بزرگ را در حال انجام هستید. حرف زدن را یاد می گیرید. شاید بگویید که ما در طول روز در حال مکالمه هستیم و این کار سختی نیست. اما کافیست معرفی یک کتاب را بعهده بگیرید آنوقت متوجه خواهید شد که چقدر تفاوت وحود دارد. نکته دوم اینکه زبان بدن شما را این کتابخوانی تنظیم می کند. محاوره روزمره حالات خودش را دارد و گفتگو در مورد کتاب و بیان آنجه از قلم کسی در صفحه کتاب جاری شده حالات خودش را... 

برای درک بیشتر فقط باید تجربه کنید. 

موافقین ۱ مخالفین ۰
ن حخنح
روزهای اول شروع دست و پنجه نرم کردن مردم با ویروس کرونا احتمال حمله بیولوژیکی توسط برخی از کارشناسان پیش بینی شده بود. جنگی که سبقه تاریخی دارد
موافقین ۱ مخالفین ۰

cot

یکی از برکات خانه نشینی فرصت مناسب برای برنامه ریزی امورات بیرون از منزل است (امورات منزل رو بانو برنامه ریزی  می کنند). حدود یک هفته است مسجد رو تعطیل کردند

موافقین ۱ مخالفین ۰

برای کسی که همیشه یک پایش بیرون منزل بوده، خانه نشینی مانند قرار گرفتن در قفسی است که آفتاب هم با او قهر کرده است. بعد از وقت اداری نیم ساعتی بیشتر فرصت در خانه ماندن نبود و این فرصت را نیز در اختیار شکم مبارک می گذاشتیم و بعد از آن با بلند شدن صدای قران از بلندگوهای مسجد راهی می شدیم. ساعتی در مسجد کنار جوانان و نوجوانان خوش بودیم و بعد نانوایی و خانه و فیلم و کل کل با بچه ها. 

شاید قدر ندانستیم و غر زدیم. اما به هر حال چند مدتی است که قرنطینه شده ایم و حالا نوبت تبدیل تهدید به فرصت است. وقتی از زوایای مختلف به کرونا و درد سرهایش نگاه می کنیم به نتایج جالبی می رسیم که یکی از آنها از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. مطالعه زندگی، دقت و بازبینی عمیق در سبک زندگی ای که غربی ها برای ما برنامه ریزی کرده اند. 

حدود دو هفته است که زن و بچه ما در قرنطینه هستند. نهایت بیرون رفتنشان در پارکینگ منزل است و نهایت تفریحشان فیلم و سریال. چرا؟ چون تا وقتی که ما بیرون از خانه سرگرم هستیم نمی دانیم که آنها چطور این زمان های طولانی در منزل را می گذرانند. چرا وقتی ما به منزل می آییم همسرمان کمی بهم ریخته است و شاکی از شیطنت دو پسر بچه که واقعا از در و دیوار هم بالا نمی روند. 

این دو هفته زمان خوبی بود برای اینکه خوب بچه ها را تحت نظر بگیریم و مشکلات زمان های خلوت همسرم با بچه ها را بررسی کنم. بچه ها از صبح که بیدار می شوند یا مشغول خوردند یا سروکله زدن باهم یا تماشای فیلم و یا فوتبال در گذرگاه و نقطه استراتژیک منزل. بچه ها لحظه ای از جلوی چشم مادرشان دور نیستند و آن بنده خدا به هر طرف که رو کند کسانی را می بیند که به جان در و دیوار و تمیزی خانه افتاده اند. 

حال چه کنیم که مقداری از این فشار و استرس و دردسرها کم شود. کتاب فروشی شهر بهترین مکانی بود که می توانست مقداری این مشکلات را حل کند. آقا مجتبی را با شش جلد کتاب رمان نوجوان سرگرم کردیم و انصافا در مدت یک هفته کتاب ها را خواند. آخر شب ها می دیدم که کتاب را برداشته و دارد با شوق مطالعه می کند. حالا می ماند آقا مصطفی که مشکل او هم با انیمیشن جذابی مانند بچه رییس تا حدودی حل شد. خانم خانه هم مقداری از سرشلوغی اش را کاهش داده و حالا کتاب می خواند. 

مشکلی که این روزها گریبان ما را گرفته ارتباط زیاد بچه ها با موبایل و کامپیوتر است. آقا مجتبی که مقداری بزرگ شده حالا دوست دارد هری پاتر ببیند و شبها پای سریال فرار از زندان که اصلا متناسب سن او نیست بنشیند. آقا مصطفی هم به تبعیت از او یا با گوشی مشغول ماشین بازی است که فقط به در و دیوار به زند یا تماشای فیلم تگزاس با بازی پژمان جمشیدی. 

در زمان باز بودن مدارس نیمی از وقت آقا مجتبی در مدرسه می گذشت و وقتی می آمد درس و خستگی امان نمی داد که بخواهد مشغول کار دیگری باشد و در زمان حضور آقا مجتبی در مدرسه، خانم خانه آقا مصطفی را به طور کامل پوشش می داد اما این تعطیلی ناگهانی مدرسه و قرنطینه باعث شده کمی برنامه ها دچار ایراد  شود. 

قرنطینه برای هر که سود نداشت من فیضش را بردم. فرصت مطالعه بیشتری پیدا کردم و کتابهای جدید تری به کتابخانه ام اضافه کردم و حالا مانده برنامه ریزی برای عید و تعطیلاتی که امسال جز با کتاب خواندن پر نخواهد شد. 

موافقین ۱ مخالفین ۰

ناراحت نباشید زنده ام! 

چند باری پست نوشته ام ولی به دل خودم ننشسته لذا پاک کردم. 

می آیم ... 

موافقین ۱ مخالفین ۰

برای رسیدن به قله باید با چالش  مواجه شوی. نقشه راه رسیدن به قله را به همراه داریم. راهنما هم پیش رو در حال حرکت و رفتن به سمت قله است و فقط می ماند حرکت. 

برای رفتن به مسافرتی ساده، افراد خانواده، یک سری چالش ها را از قبل پیش بینی می کنند و برای رفع و یا تخفیف آن اقداماتی را انجام می دهند، حال آن اقدامات می تواند فراهم کردن وسیله ای باشد یا هر چیز دیگری. 

انقلاب در این چهل سال هر روز از سمت دشمنان داخلی و خارجی با مشکلاتی مواجه بوده و در صدد رفع آن برآمده و هر کس به جایگاه امروز ما در دنیا از با نگاه منصفانه بنگرد خواهد گفت که ما در رسیدن به قله موفق بوده ایم. 

کسی که خود را برای فتح قله ای آماده کرده نمی تواند سقوط بهمن  را در نظر نگرفته باشد، نمی تواند فشار هوا را نادیده بگیرد. اگر چنین باشد این شخص اصلا فتح قله و کوه نوردی را درک نکرده است. انقلاب اسلامی و قله ای که امام خمینی رضوان الله و مقام معظم رهبری در نظر گرفته اند آن قدر عظیم و رفیع و پر از اتفاقات است که بدون آمادگی امکان فتح وجود ندارد. 

نمی شود که به فکر نابود کردن نظام سلطه و آزادی مردم جهان از چنگال مستکبران بود ولی جایی برای دشمنی دشمنان سرسخت باز نکرد. برخی ساده لوحانه و یا از روی عمد تمام مشکلات داخلی را به نظام وصل می کنند و علت برخی زمین خوردنها را مکتب فکری اسلام می دانند. اینها همان کسانی هستند که در صف نانوایی و یا هر جایی که ذره ای رعایت حقوق مردم نیاز است با اشاره ای و یا دوز و کلکی بدون نوبت کار خود را پیش می  برند و آنوقت می گویند مملکت فلان است و فلان. 

آنچه در مملکت ما در حال وقوع است را به چند دسته تقسیم کنیم. دسته اول مشکلاتی است که مستقیم از ناحیه دشمن در حال وقوع است. مانند ترور حاج قاسم، جنگ های نرم افزاری و ... دسته دوم معظلاتی است که از سمت منافقین در حال اتفاق است، کسانی که در لباس خودی، به بالاترین مراکز تصمیم گیری رسیده اند ولی نیروی اصلی دشمن به حساب می آیند. دسته سوم افراد با تقوای بی کفایت هستند که به فرموده شهید چمران اینها بی تقوایند که بدون تخصص در چنان جایگاهی قرار گرفته اند. این افراد صدمات جبران ناپذیری می زنند. دسته بعد متخصصین بی تقوا که هر روز در حال اضافه شدن می باشند، نمونه اش فراوان است. از پزشک گرفته که جان مردم برایش پشیزی ارزش ندارد تا مهندسی که برای پول بیشتر دست به هر کاری می زند... 

دستورات اسلام تماما این افراد را مذمت کرده و استفاده از آن ها را با شرایط خودش بیان داشته است. نمونه تاریخی آن استفاده امیرالمومنین از زیادابن ابیه. آنهایی که نظام اسلامی را محکوم می کنند به ناکارآمدی چیزی از اسلام نمی دانند وگرنه نمونه های مدیریتی فراوانی در تاریخ وجود دارد که 5 سال حکومت امیرالمومنین از درخشانترین آن دوره هاست. 

ادامه دارد. 

موافقین ۰ مخالفین ۰

انتخابی که باید به انقلابی شدن مجلس ختم شود. 

چهار سال مجلس به نحوی اداره شد که در آن شاهد تصویب های عجیب و غریب از جمله برجام  بودیم؛ آن هم از نوع بیست دقیقه اش، با مدلی که در هیچ جهان جهان اتفاق نمی افتد. 

دیروز اثر انگشت های ما حکم موشک هایی را داشت که افراد منتخب یا آن را به سمت اسرائیل شلیک می کنند یا دوباره معیشت مردم هدف قرار می گیرد. 

امیدوارم آنچه انتخاب کردیم مورد رضایت حضرت ولی عصر بوده باشد.

موافقین ۱ مخالفین ۱

باید سوار الاغ هم که شده، بیمار هم که شده، با بچه های خردسال هم که شده برای نشان دادن فرد صالح حرکت کرد و چنین کرد بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها... 

شبها به همراه مولا و فرزندان، سوار بر الاغ، با تنی رنجور به درب خانه اصحاب رفته و یادآوری می کردند انتخاب اصلح را... 

حضرت زهرا سلام الله علیها الگوی بی مانندی است که باید سیره سیاسی شان نیز مورد توجه واقع شود. حرکت در مسیری که ایشان پیمودند کار بسیار دشواری است ولی این اتفاق باید رقم بخورد. 

موافقین ۱ مخالفین ۰

به سفارش دوستانم در دورهمی کتابخوانی، کتاب فرمانده در سایه که زندگی پر از فراز ونشیب عماد مغنیه بزرگ را در خود جای داده را مطالعه نمودم. خط به خط این کتاب پر بود از نقشه و حرکت در مسیری که انتهایش به نابودی اسرائیل می انجامد. از عملیات در سیزده سالگی و آموزش های امنیتی و  چالش کشیدن نقشه های طراحی شده توسط ژنرال های آمریکایی و اسراییلی. اینها گوشه ای از زندگی مردی است که 25 سال در سایه، سرویس های امنیتی 40 کشور دنیا را به دنبال خود کشید. 

موافقین ۱ مخالفین ۰