محمد برزین - معلم

در حال ساخت یک انسان سودمند

محمد برزین - معلم

در حال ساخت یک انسان سودمند

سلام خوش آمدید

۳۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

یادت هست؟ 
اولین بار که در مقابل فرزندت نشستم و از تو حرف زدم. نمی دانم چه حالی داشت، اصلا به حرف هایم گوش می داد یا نه، ولی آن شب که تنم به رعشه افتاده بود و کلمات با لرزش زیاد از دهانم خارج می شد اتفاقاتی را برای رقم زد که بعد از بیست سال دار و ندارم را به آن مدیونم.
  • ۰ نظر
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۳
  • محمد برزین

روزی چند بار سراغ مرگ را می گیرد ولی ملک الموت دستش به کاری بند شده  و حالا حالا وقت برای گرفتن جان او ندارد. تک چرخ که می زند موتورش توبه کنان به جد بزرگوار هندا و یاماها قسم میدهد که این کودک سر عقل  بیاید. مادرش می گوید روزی سه کیلو خالص شیر می دهد

  • ۰ نظر
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۴۷
  • محمد برزین

هر کس دنیایش یک جوری به پایان می رسد.

دنیای من بدون روضه 

  • ۰ نظر
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۱۲
  • محمد برزین
یکی از دغدغه های این روزهای من پاسخ دادن به دایرکت های اینستاگرام هست که هر کدام حکایتی دارد بس عجیب و غریب. از کسانی که درمورد اقتصادی که بویی از آن نبرده ام می پرسند تا آنها که در مورد مطالعه سوال می کنند و حالم را حسابی خوش می نمایند. 
  • ۰ نظر
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۴۸
  • محمد برزین

روزی در سفری که حالا باید نمازم را به طور کامل می خواندم صدای بلند اذان مرا به خودم آورد و یاد روزگاری افتادم که همراه دوستان به مسجد محل می رفتیم و نمازی نبود که برقرار باشد و ما جماعتش را نخوانده باشیم، کم مانده بود نماز شب و غفیله را هم به جماعت بخوانیم. مسجدی زیبا با طراحی داخلی منحصر به فرد که ورود به آن مساوی بود با حال خوش. 

  • ۱ نظر
  • ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۵۷
  • محمد برزین
در دوران جوانی و وقتی هنوز کله مبارک بوی قورمه سبزی لعاب داده می داد توفیق نصب شد به کشوری دور دست سفر کنم. کشوری بزرگ با مردمان عجیب و قوانینی محیرالعقول. به علت شرایطی که برای این حقیر فراهم شده بود باید مدتی در آن سرزمین گذران عمر می کردم لذا اولین تذکری که به خود دادم بالا بردن قدرت صبر و تحمل بود. 
  • ۲ نظر
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۴۸
  • محمد برزین

شاید ما دهه شصتی ها پر خاطره ترین انسان های این کره خاکی باشیم. با هرچیزی خاطره ای داریم پر از فراز و نشیب و شیرینی و تلخی ، از صدا گرفته تا تصویر، از روز گرفته تا دل شب، از کیف و کفش و کتاب و شلوارهای پرچین و پشت مو و کلی چیزهای دیگر که در این دوره فحش حساب می شود.

  • ۰ نظر
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۴۷
  • محمد برزین
وَ إِذِ ابْتَلی إِبراهیمَ ربّه بِکلماتٍ فأتمهنّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرّیتی قالَ لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ ﴿۱۲۴﴾
هنگامی که خداوند، ابراهیم(ع) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(ع) گفت: از فرزندان من] نیز [امامانی قرار بده]خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد.

در تفسیر نمونه می خوانیم که نام ابراهیم خلیل الرحمان 69 مرتبه در 25 سوره قران آمده است و خدا به روش های و ابزارهای متختلف این پیامبر را مورد آزمایش قرا داده است. سوالی مطرح می شود و پاسخی که نیاز داریم را دریافت می کنیم. 
  • ۰ نظر
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۷:۵۰
  • محمد برزین
چند مدت پیش وارد قصابی محل شدم که از قضا از دوستان دوران راهنمایی م بوده و سلام و علیکی باهم داریم. زمان زیادی از تاسیس و برپایی جلستان هیات شان نمی گذرد اما در این مدت کوتاه توانسته اند اقدامات خوبی را رقم بزنند. همین که بتوانی کلی جوان که کلا از مسیر خارج شده اند را با خدا آشتی دهی کار بس بزرگ است که موفقیت در آن به زحمات زیادی نیاز دارد و البته لطف اهل بیت خاصه. 
  • ۰ نظر
  • ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۲۸
  • محمد برزین

اینجا اورشلیم است یا بهتر است بگوییم بیت المقدس  و دیوار ندبه که یهودیان با تمام وجود خود ا به آن نزدیک می کنند و با خدای خود مناجات می کنند. چه می گویند و چه می شنوند را نمی دانم. 
  • ۱ نظر
  • ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۰۵
  • محمد برزین

خوشحالم تورو دارم حسین جان

آخرین مطالب